دانلود رمان جدید

اطلاعات تماس و روزمرگی های من

دانلود رمان جدید

اطلاعات تماس و روزمرگی های من

۲۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰
 دانلود رمان مهمان زندگی برای pdf کامپیوتر و اندروید
دانلود رمان و کتاب های ایرانی
دانلود رمان مهمان زندگی


 

قسمتی از متن رمان مهمان زندگی :

 

سایه دختری مهربان و جذاب پر از غرور و لجبازی است .وجودش سرشار از عشق به خانواده است ،خانواده ای که ناخواسته با یک تصمیم اشتباه در گذشته همه آینده او را دستخوش تغییر میکنند….. پایان خوشژانر:همخونه ای ،عاشقانه،دانشگاهی ،فوق العاده کل کلی و پراز رمز وراز…..مقدمه :در کوچه پس کوچه های محله احساسبه دنبال ردی از ترنم شعرتو!پا برهنه بر روی شنهای داغ غروربرای یافتن شکوفه ای ازباغ عشقتقاصدکهای امید را یک به یک پر دادمتا شاید بشنوم آهنگ پر طنین صدایت را ……..ای آرام از من گرفته !……..قسمتی از متن :فصل اول :از دفتر آموزش که بیرون آمد نازنین را منتظر خودش دید لبخندی زد و بسویش قدم برداشت وباسرخوشی وذوق گفت :– دیدی تونستم کلاسهام و با هم هماهنگ کنم ؟!نازنین با لبخند گفت :– پس بالاخره کارخودت و کردی و سازه های فولادی وبا دکترآرمین مشایخ گرفتی؟تعداد صفحات: 794 صفحه پی دی اف ، 3397 صفحه پرنیان
 
برای دانلود رمان مهمان زندگی بر روی لینک زیر کلیک کنید




  • محسن
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان نسیم بیگانه می وزد برای pdf کامپیوتر و اندروید

دانلود رمان و کتاب های ایرانی
دانلود رمان نسیم بیگانه می وزد


 

قسمتی از متن رمان نسیم بیگانه می وزد :

 

قبل از اینکه رمانو شرع کنم شخصیت های اونو نام میبرم ومعرفی میکنم..نسیم دانشجوی پرستاری نوزده ساله نقش اول رمانس..نیما مهندس عمران بیست و چهار ساله برادر نسیم..محمد نوزده ساله پسرخاله ی نسیم دانشجوی پزشکیارشین:20ساله دانشجوی صنایع شیمی خواهر ارشاارتان. :29ساله جراح مغز و اعصابارشام بیستو پنج ساله دانش جوی قلب و عروق برادر ارتانارتام بیستو دو ساله دانشجوی مغز و اعصاب برادر ارتانارام:بیست ساله دانشجوی پرستاری خواهر ارتانمقدمههرکس در زندگی دچار دو راهی عشق و * میشوداما نه تا این حد سرنوشت پلید چه چیز را در انتظارم گذاشته است؟نمیتوانم راه درست از غلط را تشخیص بدمآری کدام راه را انتخاب کنم؟عشق؟ترس؟*؟ترحم؟
 
برای دانلود رمان نسیم بیگانه می وزد بر روی لینک زیر کلیک کنید



  • محسن
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان همیشه عاشقتم برای pdf کامپیوتر و اندروید

دانلود رمان و کتاب های ایرانی
دانلود رمان همیشه عاشقتم

 

قسمتی از متن رمان همیشه عاشقتم :

 

دختری است که نسبت به عشق پسرعموش عشق اتشینی دارد.مدام با علیرام که پسری است که عاشق نسیم است بخاطر پسرعموش درحال جنگ است.نسیم فکرمی کند که بخاطرکارهایی که در گذشته اش انجام داده در زندگی اش دچار مشکل می شود.شهنام که پسر عموی نسیم است شخصیت خیلی سروسنگین و باوقاری دارد و از قضیه ی گذشته ی نسیم باخبر می شود,بخاطر همین سعی خود را می کند که…….نسترن خواهر نسیم از لحاظ شخصیتی خیلی به شهنام شباهت دارد. علیرام از اینکه نسیم فرد دیگری را دوست دارد خیلی ناراحت میشود , وسعی می کند که نگذارد که نسیم با پسرعمویش رابطه ای داشته باشد که……قسمتی از متن :_ _الونسیم کارت تموم نشد؟نسیم _سلام مامان الان تموم میشه!مامان _ آخه شام دعوتیم خونه ی عموت!_ به چه مناسبت؟مامان _ مگه حتما مناسبت می خواد؟_ نه خب مامان کاری نداری اخه بچه ها دارن شلوغ میکنن بایدساکتشون کنم!مامان _ نه خداحافظ_ بایگوشی رو داخل کیفم گذاشتم وروبه بچه ها کردم و …
 
برای دانلود رمان همیشه عاشقتم بر روی لینک زیر کلیک کنید



  • محسن
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان من شیوا نیستم برای pdf کامپیوتر و اندروید

دانلود رمان و کتاب های ایرانی
دانلود رمان من شیوا نیستم

قسمتی از متن رمان من شیوا نیستم :

داستان از این قراره که:داستان درباره یه دختر ساده خجالتی و البته شاد و سرزندس که تمام عمر 20 سالش آرزو داشته که یه خونواده پولدار داشته باشه و با یه اتفاق خیلی ساده روز تولدش تصادف میکنه و وقتی بیدار میشه میبینه جای یکی از بچه پولدارای کلاسشونه(دانلود رمانمن شیوا نیستم)! اما بر اورده شدن این ارزو به قیمت دست کشیدن از گذشتش و خونوادشو عشقشو و حتی خودش میشه و پا به زندگی میذاره که هیچ پیش زمینه ای ازش نداره 

 
برای دانلود رمان من شیوا نیستم بر روی لینک زیر کلیک کنید


لینک دانلود رمان من شیوا نیستم

  • محسن
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان یک شب آرامش برای pdf اندروید و کامپیوتر

دانلود بهترین رمان های ایرانی با لینک مستقیم
دانلود رمان یک شب آرامش برای pdf اندروید و کامپیوتر
 

قسمتی از داستان رمان عاشقانه یک شب آرامش :

در رمان یک شب آرامش میخوانیم که مارال زن جوانی که با شنیدن خبر حاملگی خود ، از همسرش باربد می گریزد تا با غرور زخمی اش کنار بیاید … در تنهایی خاطرات گذشته اش را مرور می کند تا …توپترینها از شما دعوت میکند رمان یک شب آرامش را حتما مطالعه کنید...
برای دانلود رمان ها و کتاب های دیگر کلیک کنید

برای دانلود رمان یک شب آرامش بر روی لینک زیر کلیک کنید


  • محسن
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان محکوم بی گناه برای pdf

دانلود رمان های ایرانی جدید و عاشقانه
 دانلود رمان محکوم بی گناه

قسمتی از داستان رمان محکوم بی گناه : 

که وسط زیباترین رویا هستی
گاهی جلو آینه می ایستم
خودم را در آن میبینم
محکوم بی گناه
دست روی شانه هایش میگذارم
و میگویم: چه تحملی دارد ..دانلود رمان جدید...
دلت ......
-کجایی؟
-قبرستون
- قبرستون؟داری شوخی میکنی؟
دختره دیوونه اون جا چکار میکنی؟
کمی فکرکردم و تعمل.....دانلود کتاب و رمان محکوم بیگناه.اینجا چکارمیکردم؟.....آها .....
- سوسن جون مرد
- چی؟........درست حرف بزن بفهمم چی میگی؟......میشا؟
باحالتی عصبی که مدتها بود باهام همراه بود گفتم :
- دارم میگم سوسن جون مرد
پیرزنی که دوسال و نیم ازش مراقبت میکردم مُرد
الان هم به خاک سپردنش......دانلود رمان مجکوم بیگناه بامن تصفیه حساب کردند و من الان بیکارم......همین
- باشه عزیزم......همون جا باش تا بیام دنبالت
- میخوام برم پیش ماهان.....بیااون جا
آهی کشید که دل من رو هم سوزوند،تارا تنها کسی بود که باورم کرد و میدونست چی
کشیدم و میکشم
 

برای دانلود رمان محکوم بیگناه بر روی لینک زیر کلیک کنید


  • محسن
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان نگهبان ماهم شو برای pdf اندروید و کامپیوتر

خلاصه داستان رمان نگهبان ماهم شو :

حسان حالا پاس بده به بابک….بابک بلند کن واسه علیرضا….راستین دفاع کن…..دفاع کن دیگه اه…..یه لحظه بازی نکنید ببینمبچه ها نفس نفس میزدن و نگاهشون به سرمدی بود.سرمدی دهنشو کج کرد و با تاسف گفت:-اینطوری می خواهید جلوی حریف دربیایید!؟بعد نگاهشو به راستین دوخت و با حرص گفت:-کاری نکن رو نیمکت ذخیره بنشونمت خدا جو….راستین زیر لب بهتری گفت و نگاهشو به زمین دوخت…تعجب کردم.محال بود این موقع جوابی نده به طرف مقابلش.سرمدی ادامه داد:-برای امروز کافیه…می تونید برید استراحت…بچه ها تک تک خسته نباشید می گفتن و می رفتن.من هم بعد از گفتن خسته نباشید خواستم برم توی رختکن که سرمدی دستم و گرفت و اروم گفت:-بین اینا امیدم به تو….نا امیدم نکنیا…لبخندی زدم و اونم لبخند زد.بطری اب معدنیمو از روی نیمکت برداشتم و رفتم سمت رختکن.الان دو هفته ای میشه که توی اردو هستیم.توی این دو هفته سرمدی هر بلایی خواسته سرمون اورده.کم مونده بگه کوه و پاس بدید به هم.

  • محسن
  • ۰
  • ۰
 دانلود رمان در انتظار سوگند برای pdf اندروید و کامپیوتر


خلاصه داستان رمان در انتظار سوگند :

داستان در مورد دختری ۱۶/۱۷ساله هست که توی خانواده ی با وضع مالی متوسط متولد میشه و رویای پولدار شدن داره و طی اتفاقاتی در مسیری می افته که باز هم چشمم به اون دختره ی مغرور خورد معلوم نیست چی از من بیشتر داره باحرص مشغول کندن پوست لبم بودم کلا از این دختره خوشم نمیومد حس میکردم خیلی خودشو میگیره !با ضربه ای که زهرا به پهلوم زد چشم ازش برداشتم -به چی نگاه میکنی سوگند؟-هیچی بابا به این دخترهبا سر بهش اشاره کردم روی نیمکت نشسته بود و یکی از پاهاشو گذاشته بود روی اون پاش … زهرا ابروهای بورشو بالا انداخت و گفت-این که مریمه خیلی دختر خوبیهصورتمو مچاله کردم و گفتم-ایشششش کجاش خوبه خیلی مغروره-اصلا تا حالا باهاش حرف زدی؟-عمرا اگه یه کلمه باهاش حرف بزنم از خودراضیخندید و دستمو کشید مثل جوجه اردک ها دنبالش کشیده میشدم نه که ماشالله همچین یه نموره تپل بود زورش بهم میرسید کتفم از سه ناحیه ترک خورد تا رسیدیم سر صف و منتظر شدیم تا ببینیم توی کدوم کلاس میوفتیم ادمی نبودم که سریع با هر کسی دوست بشم برای همین خیلی میترسیدم از دوستام جدا بشم تازه رفته بودم اول دبیرستان .اما همه ی دوستام توی همین مدرسه بودن.با استرس دستامو توی هم گره زده بودم کف دستام عرق کرده بود وقتی استرس داشتم اینجوری میشدم بدنم حسابی داغ بود و توی این مانتوی سورمه ای داشتم خفه میشدم اولین نفر اسم من رو خوند کلی توی سالن گشتم تا کلاس رو پیدا کردم کلاسش نه خیلی بزرگ بود نه خیلی کوچیک روی دیوارهاش پر از دلنوشته بود یه

  • محسن
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان سرنوشت خورشید برای pdf اندروید و کامپیوتر


خلاصه داستان رمان سرنوشت خورشید :

من خورشیدم دختری که همیشه آرزو داشت بزرگ ترین رویاش به حقیقت تبدیل بشه ولی هیچ وقت فکرش نمی کردم بزرگ ترین رویام بخواد با جونم بازی کنه رویای که چندسال زحمت کشیدم براش رویای که بخاطرش قید خیلی چیزا رو زدم رویای که سرنوشتم عوض کرد رویای که اسمش گذاشتم سرنوشت خورشید….. پایان خوشیکم جا داره از شخصیت خورشید احسان بگم هردوشون یکم مغرورن ولی فلب های مهربونی دارن و بزرگ دست هیچکس رد نمی کنن احسان و خورشید قراره بجز مشکلات خودشون مشکلات دو طایفه بزرگ هم حل کنن کنار مشکلات عشقون هم دارن شخصیت احسان و خورشید مثل من توه ولی با یکم متفاوت هردو لجباز ولی مهربون یکم خودخواه و نترس

  • محسن
  • ۰
  • ۰

دانلود رمان هرگز به احساسم شلیک نکن برای pdf اندروید و کامپیوتر



خلاصه داستان رمان هرگز به احساسم شلیک نکن :

به لبخند گرمش نگاه کردم و منم لبخند زدم. به چهارمین نقاشی از کامیار… از بیکاری انقدر تمرین کرده بودم که در عرض دو ساعت میتونستم هر قیافه ای رو به آسونی بکشم. چشمای کامیار منو زیر نظر داشتن، انقدر طبیعی که نگاهمو دزدیدم. به صندلی تکیه دادم و به حیاط نگاه کردم. هوا بی نظیر بود و آسمون نیمه ابری. وسایل طراحیمو کنار دستم گذاشتم و با پام شروع کردم به تکون تاب. چشامو بستم و نفس عمیقی کشیدم… سکوت اونجا با صدای ماشینایی که بعضی اوقات از مقابل در خونه رد میشدن میشکست. در کل محله ی ساکت و آرومی بود. سلیقه ی کامیارو تحسین میکردم.
 

برای دانلود رمان هرگز به احساسم شلیک نکن برای pdf اندروید و کامپیوتر روی لینک زیرکلیک کنید

  • محسن