دانلود رمان جدید

اطلاعات تماس و روزمرگی های من

دانلود رمان جدید

اطلاعات تماس و روزمرگی های من

  • ۰
  • ۰

دانلود رمان نگهبان ماهم شو برای pdf اندروید و کامپیوتر

خلاصه داستان رمان نگهبان ماهم شو :

حسان حالا پاس بده به بابک….بابک بلند کن واسه علیرضا….راستین دفاع کن…..دفاع کن دیگه اه…..یه لحظه بازی نکنید ببینمبچه ها نفس نفس میزدن و نگاهشون به سرمدی بود.سرمدی دهنشو کج کرد و با تاسف گفت:-اینطوری می خواهید جلوی حریف دربیایید!؟بعد نگاهشو به راستین دوخت و با حرص گفت:-کاری نکن رو نیمکت ذخیره بنشونمت خدا جو….راستین زیر لب بهتری گفت و نگاهشو به زمین دوخت…تعجب کردم.محال بود این موقع جوابی نده به طرف مقابلش.سرمدی ادامه داد:-برای امروز کافیه…می تونید برید استراحت…بچه ها تک تک خسته نباشید می گفتن و می رفتن.من هم بعد از گفتن خسته نباشید خواستم برم توی رختکن که سرمدی دستم و گرفت و اروم گفت:-بین اینا امیدم به تو….نا امیدم نکنیا…لبخندی زدم و اونم لبخند زد.بطری اب معدنیمو از روی نیمکت برداشتم و رفتم سمت رختکن.الان دو هفته ای میشه که توی اردو هستیم.توی این دو هفته سرمدی هر بلایی خواسته سرمون اورده.کم مونده بگه کوه و پاس بدید به هم.

  • ۹۵/۰۶/۱۳
  • محسن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی